چگونه جوانی ایتالیایی به یک قهرمان بینظیر تبدیل شد
خبرورزشی | انسانِ “سینری” به مرحلهای از کمال رسید و به بازیکنی بینقص بدل گشت. این همان زیبایی ورزش است: توانایی بیپایان آن برای نوآوری و تحول، نسل به نسل، با ظهور قهرمانانی فوقالعاده. با به پایان رسیدن دوران “بیگ تری” (با عذرخواهی از جوکوویچ که ممکن است در ویمبلدون شاهد آخرین افول او بوده باشیم)، اکنون دو استعداد درخشان به نامهای سینر و آلکاراز در افق ورزش ایستادهاند و شایسته احیای باشکوهترین نسل تاریخ هستند.
قهرمانی یانیک سینر در ویمبلدون تنها یک عنوان نیست؛ بلکه نمایانگر اوجی است که به واسطهی کار سخت، وسواس در جزئیات و رهایی از هر گونه ضعف ممکن، بهدست آمده است. امروز، اگر به تمام ابعاد شخصیت تنیسی او نظر بیفکنیم، تنها محدودیتی که سینر دارد، آسمان است.
از مارس ۲۰۲۲، زمانی که همکاری موفق با پیاطی را آغاز کرد و سپس هدایت خود را به واگنوتسی و بعداً کیهیل سپرد، تمرکز وی عمدتاً بر روی بهبود جزئیات بوده است – بدون آنکه جوهره بازیاش را زیر سؤال ببرد: حملهی قدرتمند از انتهای زمین و ریتمهای سریع. در حوزه سرویس، تغییرات بزرگی ایجاد شد: ضربهای که زمانی ناپایدار بود، حالا به یک سلاح کشنده تبدیل گشته است. درصد سرویس اول بهبود یافته، امتیازهای مستقیم جهش کرده، و سرویس دوم نیز به لحاظ ثبات و قابلیت اعتماد، قابل اتکاست.
در ویمبلدون، سینر با گریپی کمی بستهتر ظاهر شد تا اجرای اسلایسهایش تسهیل یابد – نشانهای از تسلط کامل بر این ضربه و آمادگی او برای تغییر و بهبود در مسیر اثربخشی بیشتر. ضربات انتهایی او نیز اصلاحات جزئی را تجربه کردهاند، اما فورهند – سلاح همیشگیاش برای پایان امتیاز – حالا با نرمی بیشتر و پیوستگی بهتری اجرا میشود. بکهند که پیشتر در تور بدرخشد، حالا با بکهندهای خطی تند، کشندهتر شده است. استفاده از اسلایسها با دقت و حساب شده صورت میگیرد: نه به حد افراط، اما قابل اعتماد؛ اشتباهات غیرضروری به حداقل رسیدهاند.
بازی او در تور نیز مؤثرتر شده است. ممکن است تعداد والیهایی که انجام میدهد زیاد نباشد، اما او همواره برای ضربه نهایی آماده است. در فینال مقابل آلکاراز حتی یک والی را از دست نداد. این بدان معناست که اکنون، علاوه بر گنجینه فنیاش، آن لمس نهایی برای بستن امتیازات حیاتی را نیز در اختیار دارد.
در آغاز کار حرفهایاش، به او توصیه میشد که باید توده عضلانیاش را افزایش دهد تا در مسابقات ماراتنگونه گرند اسلم توانایی تحمل را داشته باشد و از آسیب دوری کند – مشکلی که در ابتدا برایش چالشبرانگیز بود. او با هوش مسیر را بهطور تدریجی، متعادل و بدون لغو هماهنگی بدنیاش طی کرد. اکنون او مقاومتر است، توان بازیابیاش بین مسابقات بالا رفته و دیرتر به مصدومیتهای عضلانی دچار میشود. تمام این موارد بدون آنکه از دقت یا سرعت ضرباتش کاسته شود؛ حتی اجرای ضرباتش سریعتر هم شده است. چهار قهرمانی گرند اسلم، پاسخ روشنی به آنهایی است که میگفتند او برای برگزاری تورنمنتهای سنگین ساخته نشده است.
فراتر از مهارت فنی، ذهن قوی او همواره بهعنوان نقطه قوت اصلیاش مطرح بوده است: آرامش در موقعیتهای حساس، عدم پذیرش شکست، و توانایی فوقالعاده در بازنشانی ذهن. اما در سال اخیر، این توانایی به سطوح جدیدی ارتقا یافته است: او ماهها تحت تأثیر احتمال تعلیق قرار داشت، سه ماه از میدان دور بود و با عطشی دوچندان به رقابتها برگشت؛ و در ویمبلدون، خاطرهی سه امتیاز از دست دادهاش در پاریس را در رختکن جا گذاشت و در رویارویی با آلکاراز، حتی ذهن حریف را نیز تحت کنترل خود داشت.
در یک کلام: سینر اکنون به یک قهرمان کامل تبدیل شده است. از هر جنبه.