یغما گلرویی یادداشتی برای ایرج جنتی عطایی منتشر کرد
به نقل از سلام نو، خبرگزاری خبرآنلاین گزارش داده است که گلرویی اظهار داشت: «متاسفانه در حال حاضر وضعیت بیماری ایرج جنتی عطایی عزیز به سمت وخامت رفته و ایشان هماکنون در بیمارستان بستری هستند. خوشبختانه تمامی امکانات پزشکی برای او مهیا شده و نیازی به کمک هیچ فردی نمیباشد. آنچه این روزها بیش از هر چیز برایشان ضروری است، آرامش روحی است. از دوستان و آشنایان از سر دلسوزی خواهش میکنم از انتشار شایعههای بیاساس درباره وضعیت ایشان خودداری کنند. ایرج به هیچگونه کمکی احتیاج ندارد. درد عمیق او در طول این چهل سال و اندی، تبعید بوده که درمانپذیری برای آن دیگر ممکن نیست.»
ایرج جنتی عطایی، شاعر، ترانهسرا و نمایشنامهنویس اولی، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۲۵ در مشهد به دنیا آمد. مادرش اهل عشقآباد، به خاطر فشارهای رژیم استالین ناچار به مهاجرت به ایران شد و پدرش نیز از نظامیان ارتش بود. به همین سبب، بخشی از کودکی ایرج در شهرهای مشهد و دزفول گذشت. اما سکونت در تهران در سنین نوجوانی، نقطه عطفی در شکلگیری هویت و مسیر هنری او به حساب میآید.
او در دانشگاه تهران رشته تئاتر را کرد و پس از آن به تحصیل در کالج چلسی انگلستان در رشته جامعهشناسی هنر ادامه داد. جنتی عطایی از دوران نوجوانی و اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به عرصه ترانهنویسی پا گذاشت. نخستین آثارش به همت میلاد کیایی خلق شد و از طریق برنامههای رادیویی برای شنوندگان به نمایش درآمد.
ترانههای او با صدای هنرمندان بزرگی چون داریوش، ابی، عارف، فریدون فرخزاد و دیگران، در حافظهی فرهنگی ایرانیان به یادگار ماندهاند. جنتی عطایی یکی از بنیانگذاران جریانی نوین در ترانهسرایی در دهههای پایانی قبل از انقلاب به حساب میآید. این جریان همزمان با به وقوع پیوستن موج نو در سینما، با شعر نو نیمایی پیوند داشت و در واکنش به تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن زمان شکل گرفت.
ایرج جنتی عطایی، به همراه شخصیتهای سرشناس دیگری چون شهیار قنبری، اردلان سرفراز، زویا زاکاریان و دیگران، جان تازهای به ترانه فارسی بخشید و افق موسیقی پاپ ایران را دگرگون کرد. آثار او از «چکاوک»، «قصه گل و تگرگ»، «قصه وفا» و «یاور همیشه مؤمن» تا «پرنده مهاجر»، «شب نیلوفری» و مجموعهای از دیگر ترانهها، نه تنها آثار موسیقایی بلکه داستانهایی شاعرانه از عشق، درد، تبعید و رویاها هستند که هنوز هم بسیاری با شنیدن آنها خاطرات خود را زنده میکنند.