ممکن است گیتی ما به واسطه امواج گرانشی شکل گرفته باشد، نه در اثر انفجار بزرگ
بر اساس نظریهی تورمی «آلن گوت»، که اینک به عنوان پیشروترین نظریه در عرصهی کیهانشناسی شناخته میشود، جهان در کسری بسیار کوتاه از ثانیه پس از تولد خود، از ابعاد یک پروتون به اندازه یک گریپفروت گسترش و متورم گردیده است.
امروزه دانشمندان در چارچوب نظریه جدید خود این ایده را ارائه کردهاند که امواج گرانشی، که به زبان ساده به معنای ناپایداریها و چروکهایی در ساختار فضازمان هستند، میتوانند سرمنشاء شکلگیری کهکشانها و ساختارهای کیهانی بوده باشند. بر اساس این نگرش نوین، نیازی به در نظر گرفتن فرضیات و عناصر ناشناخته وجود ندارد.
طبق گزارش «ساینسدیلی»، در این تئوری نوین که درباره آغاز جهان مطرح شده، امواج گرانشی ممکن است بتوانند توضیحاتی برای ساختار کیهان ارائه دهند و بر اساس آن، نظریهی تورم کیهانی را زیر سوال ببرند.
محققان دانشگاه بارسلونا در یک پژوهش که در نشریه «فیزیکال ریویو ریسرچ» (Physical Review Research) منتشر شده است، شروعهای کیهان را از دیدگاهی تازه مورد بررسی قرار دادهاند.
متخصصان کیهانشناسی بیان میکنند که مدل معمولی، یعنی مدل تورمی، شامل متغیرهای قابلتنظیم متعددی است که آزادانه میتوانند تغییر کنند.
این موضوع از لحاظ علمی چالشهایی به وجود میآورد، زیرا تشخیص این که آیا یک مدل در واقع پیشبینی میکند یا صرفاً با دادهها انطباق دارد دشوار است.
اما در ساختار جدید، جهان اولیه به هیچیک از این متغیرهای ی نیاز ندارد. در عوض، این مدل از یک حالت کیهانی شناخته شده با نام «فضای دو سیته» (De Sitter space) شروع میکند که همخوانی خوبی با مشاهدات جاری در خصوص انرژی تاریک دارد.
علاوه بر این، مدل جدید به میدانها یا ذرات فرضی وابسته نیست و نشان میدهد که نوسانات طبیعی کوانتومی در ساختار فضازمان، که به امواج گرانشی معروفاند، برای ایجاد نوساناتی ناچیز در چگالی که نهایتاً به ظهور کهکشانها، ستارگان و سیارهها منجر میشود، کافی است. این چروکها بهصورت غیرخطی تکامل یافته، با یکدیگر تعامل و در طول زمان پیچیدگیهای بیشتری را ایجاد میکنند و قابلیت ارائه پیشبینیهای قابلسنجش با دادههای واقعی را فراهم میآورند.
نویسنده اصلی این مقاله اظهار میدارد: «ما دههها تلاش کردهایم که لحظات آغازین جهان را از طریق مدلهایی درک کنیم که به عناصری متکی بودند که هرگز مشاهد نشدهاند. ویژگی جذاب [مدل] پیشنهادی ما، سادگی و قابلیت سنجش آن است. ما تجزیههای حدسی را اضافه نمیکنیم، بلکه نشان میدهیم که گرانش و مکانیک کوانتومی میتوانند برای توضیح چگونگی پیدایش ساختار کیهان کافی باشند.»
درک منشاء جهان، تنها یک پرسش فلسفی نیست، بلکه به ما در پاسخگویی به پرسشهای بنیادی درباره اینکه ما که هستیم و از کهجا آمدهایم، کمک میکند. پژوهشگران اعلام کردهاند که مشاهدات آینده، مانند اندازهگیری امواج گرانشی و تحلیل ساختار کیهانی، میتوانند مدل پیشنهادی نوین را تأیید یا رد کنند.
کیهانشناسان اذعان دارند که نتایج جدید حاکی از آن است که شاید برای توجیه طبیعت جهان نیازی به فرضیههای حدسی نباشد و تنها فهم عمیقتری از گرانش و فیزیک کوانتوم کافی باشد. اگر روزی این مدل تأیید شود، باید آن را به عنوان یک فصل جدید در نگرش ما نسبت به آغاز جهان به شمار آوریم.